در نیمه اول سال 1360 گروهک مسلح تروریستی در نقاط گوناگون کشور با تشکیل خانههای تیمی و با پشتوانه عوامل خارجی طرحهای عملیاتی پیچیدهای در دستور کار خود قرار داده بود و برای براندازی جمهوری اسلامی از هیچ کوششی دریغ نمیکرد. در چنین وضعیتی، کشور مرتب با ترور شخصیتها و انفجارات اجتماعی محلهها روبهرو بود؛ اما در ماههای انتهایی سال 1360 نیروهای فداکار انقلاب اسلامی در شناسایی و کسب اطلاعات درباره موقعیت گروهکها فعالتر شده و در کمترین فرصت بر اوضاع بحرانی کشور مسلط شدند و روند فعالیت گروهکهای تروریستی را شناسایی و رصد کردند. همچنین، در جبهههای جنگ ابتکار عمل را به دست گرفتند. این در حالی بود که با تعیین وزیر خارجه و شروع کار به طور رسمی آن ثبات و امنیت عمومی به دستگاه حاکمیت و جامعه برگشت و مسئولان اطلاعاتی نهاهای انقلابی در استانها و شهرهای مرزی و بحران زده بر اوضاع مسلط شدند تا جایی که در چند اقدام انقلابی پایگاههای جاسوسی و اطلاعاتی گروهکهای تروریستی را زدند و همزمان عملیاتهای مهم و مؤثری، چون ثامنالائمه و طریقالقدس با موفقیت صورت گرفت. در چنین اوضاعی، گروهکهای تروریستی احساس کردند که دیگر توانایی و اشراف اطلاعات قبلی را ندارند و فهمیدند نیروهای اطلاعاتی و امنیتی نهادها به ویژه سپاه پاسداران اشراف اطلاعاتی پیدا کردهاند و دست برتر را دارند. «محسن رضایی» فرمانده وقت کل سپاه پاسداران و مسئول واحد اطلاعات وقت سپاه درباره چگونگی به دست آوردن اشراف اطلاعاتی میگوید: «در سال 1360 با آرام شدن شرایط در تهران، ما به استانها و شهرستانهایی توجه کردیم که منافقین هنوز در آنجا دارای تواناییهایی بودند و دوستان ما در اطلاعات سپاه آن شهرها، هنوز در ضعف به سر میبردند. دو استان خراسان و آذربایجان را انتخاب کردیم و دو تیم قوی را از تهران به آنجا فرستادیم و بچههای اطلاعات سپاه را تقویت کردند و با حضور اینها چندین خانه تیمی سازمان [منافقین] زده شد و عدهای دستگیر شدند. از سوی دیگر وقتی تودهایها [حزب توده وقت که در تاریخ به جاسوس شوروی مشهور است] احساس کرده بودند که فضای شهر تبریز امنیتی شده، سعی داشتند اسناد و مدارک خود را جابهجا کنند که به تور اطلاعاتی سپاه افتادند و اسناد و مدارک آن هم به دست ما افتاد و بعد مشهد، اصفهان، شیراز و تقریبا همه استانهای مهم کشور بر منافقین تسلط پیدا کرده و سرشاخههای استانی آنها را زدیم.» واحد اطلاعات سپاه روز به روز رشد پیدا کرد و هر لحظه که زمان به جلو میرفت، دست برتری بیشتری پیدا میکرد و پا به پای دشمن داخلی و خارجی عملیات انجام میداد و اشراف اطلاعاتی روز به روز کاملتر میشد و دشمنان انقلاب هم نمیتوانستند در برابر ضرباتی که به آنها وارد میشود، تجزیه و تحلیل درست داشته باشند و بفهمند که از کجا میخورند. در واقع، این کاربرد اشراف اطلاعاتی بود که محل اسکان کادر مرکزی گروهکهای تروریستی را از هم گسیخته کرد و این گروهکها به سقوط کشیده شدند. یک نمونه آن ضربه 19 بهمن سال 1360 بود که در شماره بعد تشریح خواهد شد.